خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

این روزهای من

چند روزه متوجه شدم وقتی توی غذا فلفل باشه پسرم نیمه شب حالش بد میشه و تا محتویات معده اش رو بالا نیاره خوب نمیشه بعد فرداش هم اسهال شدید میگیره این هفته باید ببرم چکاپ کلی ازش بگیرم 


بیبی چک زدم مثبت شد هنوز برای آزمایش بتا نرفتم این هفته میرم که مطمعن بشم زود نرفتم همچنان درد دارم و حس میکنم می‌خوام پریود بشم اما استراحت هم نمیکنم 

گل پسرم هر روز کلمات جدید یاد میگیره اسب حیوانات رو میاره میگه مامی اشب ( اسب ) یا جایی بریم بز میبینه خیلی راحت میگه بز میگم بز چی میگه اونم میگه مع مع 

 برای لباس پوشیدن خودش انتخاب می‌کنه چی بپوشه اسباب بازی ها رو از تو کمدش در میاره ماشینها رو ردیف می‌کنه و در آخر فقططط با کامیون یا سایپایی که همه جای اون شکسته شده بازی می‌کنه 

به دمپایی و جوراب و حتی ماشین میگه کوکو ( هر چیزی به پا مربوط بشه کوکو میگه ) امکان ندارد وسیله ای به کسی بده بازی کنه اما خیلی راحت با بقیه ارتباط برقرار میکنه 


عاشق فلافل ؛کتلت؛ سیب زمینی سرخ شده؛ لوبیا ( خوراک لوبیا یا حتی توی قورمه ) میگو ( بقول خودش گاگو) کیک (گاگا) و صد البته لیموشیرین هست

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.