تابستون دوره پیش دبستانی و کلاس اول گذروندم و الان مربی پیش دبستانی هستم بهم کلاس اول پیشنهاد دادند ترسیدم سخت باشه و الان بشدت پشیمونم
حس خوبیه اول صبح بیدار بشی ببینی هدف داری حقوقش زیر ۶ میلیونه اما برای من خیلییییی عالیه
میخوام پسرکم گاهی با خودم ببرم
فعلا بچه هام پیش مامانم هستن ساعت ۱۲ و نیم جلو در تحویل میگیرم و میزم خونه
روزهای گذشته بشدت درگیر بودم دوره ی آموزش پیش دبستانی و کلاس اول رو گذروندم از طرفی تو شهرمون دوره کمکهای اولیه و تزریقات گذروندم
خیلی خسته میشدم دو دوره پشت سر هم بود اما ارزش داشت البته جلسه آخر دیگه انرژی نداشتم و از فشار بی خوابی حالم بد شد دیگه
از نظر روحی ضعیف شدم دچار گر گرفتگی مقطعی شدم در روز چند بار اینجور میشم و یهویی خیس عرق میشم و خیلی زیاد گرمم میشه بعد از چند دقیقه خوب میشم دلیلش رو میدونم چیه و میدونم دیگه این روند طبیعی بدن هست
دخترکم خیلی شیرین شده میره جلوی داداشش میایسته میگه دا دا دا دا هِلو بعد فرار میکنه جایی قائم میشه و میگه ترسو برو ترسو برو
پسرم نق زیاد میزنه خوب این دیگه کاریش نمیشه کرد ژن خانواده ی همسر کلا اینطورن اما عاقل هم هست با کلمات لطفا و میشه درخواستش رو بیان میکنه اما هنوز بهم وابسته ست و باید کنارم بخوابه شااااید در ماه دو سه بار توی تخت خودش بخوابه
تیرماه برای من تو این دو سال یه رنگ و بوی دیگه میده
تا دو سال قبل از تیرماه بدم میومد اما این دو سال دخترک تیرماهی من بدجوری هوش از من میبره
عاشق اینم وقتی صحبت میکنه ناز میکنه صداش نازک میکنه میگه مامان کیف من ...مامان پتو من
تا از خواب بیدار میشه خرگوشش رو بغل میکنه کیفش میذاره روی دوشش گیره هاشم میاره یعنی موهام ببند بعد دراز میکشه برنامه کودک تماشا میکنه با شعرهای انگلیسی جمکیدز میخونه برام جالبه چون دقیقا همینبرنامه رو پسرم تماشا میکرد اما اون هیچوقت نخوند و دخترم راه میره میخونه و پسرکم باهاش تکرار میکنه
و اما پسرک شیرین و غر غروی من یعنی واقعا ژن پسر بودن و داره نشون میده مثلا براش بی ارزشه که خواهرش خرگوشش رو بغل میکنه یا عاشق کیفش هست
دنبال کلاس فن بیان بودم اما تست اولیه اش فقط نزدیک دو میلیون بود پشیمون شدم
رنگها و اعداد انگلیسی رو بلده اما نقاشی یلد نیست چون منکوتاهی کردم و قرار شد از امروز روزی یک سافت نقاشی بکشیم کتاب داستان بخونیم
دندوندرد شدیدی دارم لپم ورم کرده تا دو هفته باید دارو مصرف کنم بعد برمدندانپزشکی
دندون درد فوق العاده شدیدی دارم حوصله ی خودمم ندارم چه برسه به بچه ها ...دخترم بالش من و خودش میاره میگه دوتا رو روی پا بذار تا بیام بخوابم پسرم میگه چرا اول آجی بیاد امشب اول من رو بخوابون
نیم ساعت دخترک رو تکون دادم نخوابید دیگه عصبانی شدم هی تکون میخوره میشینه صحبت میکنه و نمیخوابه گیج خوابه هاااا اما مقاومت میکنه به پسرم میگم تو سرت روی پاهام بذار بخواب میگه اصلا کنارت میخوابم
این هم از دردسرهای هرررررر شب من برای خواباندن بچه ها
یادمه ابتدایی و یکبار هم راهنمایی بودم دندان درد گرفتم و دیگه دندان درد نداشتم تا ۵ یا ۶ سال قبل که بخاطر دندان عقل بود و با کشیدن اونا هم خوب شدم ولی الان دو روزه از درد کلافه ام صورتم ورم کرده چرک خشککن میخورم تا بهتر بشم و حقوق بگیریم برم کلینیک.
دو روزه همسرم خونه نیست نگهبان انبار تصادف کرده مرخصی هست و همسر مجبوره بجای اون بره بمونه از شنبه صبح که رفت فقط شبها برای ده دقیقه میاد غذا میبره و میره .
دخترکم اخرای فروردین یهو دندون جلویی اش شکست و چند تا مطب و کلینیک رفتیم و همه گفتن همه ی دندانهای بالاییش که در اومدن بخاطر شیر شب پوسیدگی دارن گفتن بچه شب که شیر میخورد خواب بود و شیر روی دندانش میموند و پوسیدگی ایجاد کرده تو شهر خودمون گفتن ۲۰ میلیون میشه اما رفتیم اصفهان و با نزدیک ۱۳ میلیون درست شدن البته دندانی که شکست چون از قبل عفونت کرده بود و متوجه نشدیم و بعد شکست فقط ریشه مونده بود و نمیشد ترمیم کرد اونو رو کشیدن و تا سن مدرسه بی دندان هست
خیلی ناراحتم که دندان جلویی رو نداره وقتی میخنده یه جوریه اما خوب دیگه میگذره