خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

دندان گل پسری

عشق مادر برای لثه هاش اذیت بود امروز دستم رو روی لثه اش کشیدم نوک دندانش رو‌ لمس کردم فداش بشم بوسیدمش بهش گفتم مبارکه خندید و خودش رو تو بغلم جا داد.


دکتر گوارش گفت بچه کاملا طبیعیه الکی روش عیب نذار گفت دارویی نمینویسم همون ای امپرازول که دکتر قبلی داده رو بهش بده ( اعتراف میکنم ندادم چون میدونم شیمیایی هستن) گفت غذا بهش بده گفتم برنج و لعابشو میکس میکنم بهش میدم گفت خوبه.گفت وقتی شیر یا غذا خورد نیم ساعت بغلش کن سرش روی شانه ات باشه بعدش موقع خواب شیب دار باشه سرش بالا و شیب دار باشه تنها بالش کافی نیست 

گفت وزنش عالیه حواست باشه پرخور نشه


امروز هفتم مرداد ماه پسر کوچولوم شش ماه رو تمام کرد 

نظرات 2 + ارسال نظر
نمکی چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 11:00 http://zendegie-shahrivari.blogfa.com/

خداروشکر که خیالت راحت شد

فدات

ترانه چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 00:11 https://daftare-zendegiye-man.blogsky.com/

دندونای آقا کوچولوت مبارک

میگم تو بچه رو میبری دکتر,انتظار داری واسش تجویز چایی نبات بده؟؟

سامین تا یکسالگی امپرازول خورد.نگران نباش.اگه ریفلاکس داره بهش بده.اسید که برمیگرده سر معدش رو میسوزونه.گناه داره

ممنونم عزیزم...والا به سوزش معده اش فکر نکردم باشه میدمش
چای نبات

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.