هنوز نتونستم خواب پسرم رو تنظیم کنم یکی دو شب خوبه ساعت یک یا دو میخوابه اما شب سوم ساعت پنج میخوابه دیشب از اون شبهایی بود که حالم خوب نبود گلاب به روتون اسهال گرفته بودم و پسرم همکاری کرد ساعت دو و نیم خوابید اما سه بیدار شد دوباره سه و ربع خوابید تا چهار و بعدش خوابید تا شش و نیم ..خودم که تو راه دستشویی تا اتاق خواب بودم هیچ نایی نداشتم ترسیدم نکنه کرونا باشه تو فکر پسرم هستم اونو چکار کنم.
پسرم چند روزه به ماشین اسباب بازیش واکنش نشون میده با دستش میفرستتش جلو بعد نمیتونه بره دنبالش با زبون بی زبونی صدام میکنه که برام بیارتش ...کافیه تو خونه ی مامانم ماشین پسرخواهری رو ببینه اینقدر نگاهش میکنه تا براش بیارم و وای به روزی که پسرخواهرم بفهمه دست به ماشینش زده فکر کنم بیاد پسرم رو قورت بده
امروز پسرم نوبت دکتر گوارش داره خیلی بالا میاره لپهاش آب شدن لعاب برنج هم دیگه نمیخوره دو روزه بهش ندادم اما امروز میخوام بهش بدم تو اپلیکیشن گهواره یه مادری بهم گفت حریره و لعاب برنج رفلکس رو شدید میکنه تا عصر ببینم دکتر گوارش چی میگه.
دیروز غروب که خواستم برگردم خونه ام همسایه ی مادرم یه مرد مسنی هست پسرمو دید گفت شانه هایش درست نمیایسته این بچه قولنج کرده که شیر بالا میاره اما همسر میگه اگه قولنج کرده بود بچه مدام گریه میکرد منم تو فکر رفتم هی عکس میگرفتم ببینم چطوریه دیگه به پریسا پیام دادم عکس فرستادم که گفت نه طبیعیه اما بازم عصر از دکتره میپرسم بالاخره میدونه
به حرف هیچکس گوش نکن.... فقط ببرش پیش دکترش... انشالا چیزی نیست
فدات
دکتر گفت کاملا طبیعیه و خانم الکی روی بچه عیب نذار