خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

اسمِ بچه

قبلا گفته بودم اسمی که برای بچه انتخاب کردیم همسر پیشنهاد داد حقیقتش اصلا به دل من نبود و نیست ..اسم خودم مذهبیه دوست داشتم اسم پسرم ایرانی و یا به زبان محلی خودمون باشه اسم عربی دوست ندارم و میدونمم مُد اسم مذهبی تموم شده اما همسر گفت خاطره به جانِ خودت خواب دیدم کسی بهم گفت بچه ات پسره و اسمش هم رضا بذار 


خانواده ی همسری مرتب مسخره میکنن میگن امیررضا طولانیه تا صبح طول میکشه بخواییم صداش کنیم این چه اسمیه یا حداقل یه اسم دیگه هم انتخاب کنید شناسنامه ای امیررضا باشه و تو خونه به اون اسم صداش کنید گفتم نه نمیخوام چند اسمه باشه


جاری جدید و زن برادرش گفتن  تو قراره درد بکشی تو باید انتخاب کنی گفتم ببینید همسرم اصلا مجبورم نکرد و حتی گفت تو نخوایی اسم دیگه میذاریم اما خب اونم پدره و ذوق و شوق داره نمیشه که فقط بگم من ذوق مادرانه دارم و من باید انتخاب کنم 


حالا بدجور تو ذوقم خورده کاش همسر خودش از ته دل پیشنهاد بده اسم دیگه ای بذاریم فعلا در حال دعا کردن هستم 



نظرات 2 + ارسال نظر
فرزانه دوشنبه 22 مهر 1398 ساعت 12:46 http://khaterateroozane4579.blogfa.com/

در مورد پست بالاییت باید بگم میدونی که موقع غلتیدن حتما خیلی باید حواست جمع باشه و این کار را مرحله به مرحله و با آرامش کامل انجام بدی تا خدایی نکرده بند ناف دور گردن نی نی نتابه . توی کلاس بارداری روشش را بهمون یاد داده و منم به همون روش دیگه انجامش میدم
من که شبها همیشه همونجور خوابیده ولی خیلی اروم پهلو به پهلو میشم و روی تکون های نی نی تاثیری نداشته

کلاس بارداری نرفتم دیگه میذارم تا جواب آزمایش قند و اینا رو بگیرم بعد میرم
شبها موقع خواب به هرپهلویی که هستم وقتی خیلی دیگه پام درد بگیره جابجا بشم میشینم جابجا میشم یا اگه زیاد درد کنه خوابیده و اروم جابجا میشم

فرزانه دوشنبه 22 مهر 1398 ساعت 09:47 http://khaterateroozane4579.blogfa.com/

انشالله که اسمش همونی بشه که خودت دوست داری و همسرت هم راضی باشه

ان شاالله عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.