خواهش میکنم از گذشته و یا از اولین وبلاگم نپرسید ..دومین وبلاگم همین اسم ولی در پرشین بلاگه .
فکر کنم سال ۹۳ یا ۹۴ این وبلاگ رو ساختم اون موقع میخواستم به هر قیمتی شده خوشبختی رو حس کنم و این اسم رو برای وبلاگم انتخاب کردم الان سال ۹۷ هست و خداروشکر خوشبختی رو احساس میکنم
.
.
.
.
.
.
خوشبختی از آن من شده است ........
ادامه...
روبروی تی وی دراز کشیدم سریال سالهای دور از خانه رو تماشا میکنم همسرجان هم روی مبل نشسته و زُل زده بهم و حس میکنم رفته تو فکر بهش میگم چیزی شده میگه خاطره میدونم دکتر گفته نباید بشینی یا سرپا بایستی اما وقتی میری حمام تا موهات خیس بشه زود گردنت رو لیف و صابون بکش چرک چرکی شده از بس این چند ماه استراحت مطلق بودی درست حمام نکردی میگم چی ؟ من و چرک؟ میگه اره بخدا بعد میره از میز آرایش آینه رو میاره و میگه ببین میخندم و میگم عزیزم اینا لک بارداریه طبیعیه بعد از زایمان خود بخود پاک میشن و یک درصد ممکنه پاک نشن حتی زیر بغلم هم لک گرفته البته خیلی کم بعد میگه واقعا؟ من این مدت فکر میکردم چرکه نمیدونستم چطور بهت بگم تا ناراحت نشی
خیلی خنده دار بود
از این حرفها و کارها زیاد هست دیگه همین یه مورد رو فقط نوشتم