خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

از همه جا نوشت

دیروز عصر با خواهری رفتیم سرویس خواب نوزاد ببینیم میخواستم سفید بخرم چون از رنگی ها خوشم نمیاد سفید هم شیکتره و هم اینکه زود از مُد نمیره ....رفتیم منطقه ای که میدونستم قیمتش مناسبتره و برای خواهرزاده ام از اونجا سیسمونی خریدیم کمد و ویترینها و تختهای شیکی داشت اما وقتی قیمتها رو دیدم شوکه شدم  


تخت  و یه کمد نزدیک چهار میلیون بود تشکش هم پونصد هزار تومان میشد به شوهرم گفتم اینقدر میشون گفت خاطره واقعا واجبه برای یه نوزاد تخت و کمد چهارمیلیونی سفارش داد؟ مگه من و تو تخت و کمد داشتیم یه گهواره معمولی بردار وقتی پول تو دستت اومد خودت بخر و دوست ندارم خانواده ات توی خرج بیافتن بچه ی منه چرا باید پدرت اینهمه تو  زحمت بیافته بهش گفتم ممنونم و تصمیممون رو به خانواده ام گفتم و گفتم که فقط در حد یه نوزاد  تا چهل روزگیش وسیله میخوام گفتم به احتمال زیاد کالسکه هم برندارم مامانم به زور قبول کرد بعد گفت پس کالسکه رو بردار ممکنه پارک یا سفر برید اینطوری خودتون راحتتر هستید گفتم تا فکرامو کنم .


همسرم گفت چندماهه اینجاییم خانواده ات هوامون رو داشتن و میدونم بخاطر خونه ای که پدرت برای شما و برادرت خریده دستش خالیه و هر ماه کلی وام میده گفت خاطره تا حالا اهل چشم و هم چشمی نبودی دوست دارم برای سیسمونی هم همین رفتارت رو ادامه بدی ...واقعا میخوام رسم سیسمونی رو بردارم چه اشکالی داره پدر و مادرِ بچه خودشون هر چیزی که نیازه بخرن چرا خانواده ی دختر خرج کنن.


برادر کوچیکه ی همسر میخواد زن بگیره نوه ی عمه اش رو میخواد و برادرشوهرم به شوهرم و برادربزرگه اش و خواهرشون گفته من میخوام با مادرم زندگی کنم دیگه حق ندارید بیایید اینجا و فقط ماهی یکبار اجازه دارید بیایین و زود هم باید برید و موظفید هر کدومتون یه وسیله برام بردارید من سکوت کردم تا بفهمه انتطاری نباید داشته باشه حقوقش بالاست خودش بخره ....امروز صبح خواهرشوهر و مادرشوهرم اومدن اینجا و هر دو نفرشون ناراحت بودن خواهرشوهرم گفت خاطره تو که میدونی من با شوهرم مشکل دارم ممکنه بیام سه ماه قهر بمونم گفت به مادرم میگم بهش بگو از روز اول مستقل بشه چون میدونم دیگه محاله خونه ی مادرم جایی داشته باشم من خواهر ندارم حداقل راحت بیام پیش مادرم و برم 


به شوهرم گفتم حقوق تو کمتر از ماهی یک میلیون و نیمه حقوق برادرت سه میلیونه ماشین و تی وی رو دزدیدن  برادرت چطور روش میشه میگه تی وی یا کولر اسپیلت برام بخر مگه وقتی تو زن گرفتی کسی برات وسیله خرید



نظرات 1 + ارسال نظر
فرزانه شنبه 2 شهریور 1398 ساعت 09:18

اره قیمت ها که واقعا نجومی شده . اینکه همسرت انقدر فهمیده ست خیلی خوبه
همسر منم همش میگفت همین که بچه م سالم باشه کافیه. حتی اگه پدر مادرت سیسمونی هم ندن خودم واسش همه چی میخرم اما خب پدر مادرم خودش خواستند که بخرن

از دوران مجردی با رسم سیسمونی یا جهیزیه دادن بیش از اندازه مخالف بودم
بنظرم وظیفه ی زن و شوهره که وسایل مورد نیاز بچه رو بخرن
مامان منم راضی نمیشه میگه حالا که کمد نمیخوایی باید تخت رو بخرم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.