خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

در هم نوشت

کلاس خیاطی تمام شده کمر درد شدیدی گرفتم دکتر گفته تا آخر تیر ماه باید استراحت کنی مادرشوهر م   گاهی اوقات عصرها میاد پیشم چون نمیتونم بهش سر بزنم میگه بیکار بودم گفتم حداقل پیش خاطره بشینم ....


حوصله ام سر میره کنترل ماهواره و تی وی رو میگیرم دستم شبکه های ایران و ماهواره رو یکی یکی رد میکنم ماهواره فیلمهای خوب و جذابی داره اما تبلیغاتش زیاده حوصله ام سر میره در آخر فیلم شِرِک جذبم میکنه و نگاهش میکنم