خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

این چند روز

جریان نامزدی برادر همسر کلا کنسل شد جمعه عصر همسر و مادرش و برادرش و داییِ دختر رفتن خونه ی پدر دختر و همسر میگه همه صحبت میکردن بجز پدرش و حتی عروسشونم برای مهریه نظر میداد میگه از عصبانیت سرم درد گرفت و چند بار خواستم بلند بشم یکی تو گوش برادرم بخوابونم چون از اول بهش گفتم شما دو نفر به درد هم نمیخورید و در اخر از بس بهش فشار اومده بود با آرنج یکی به پهلوی برادرش زد و تو حرف بارش کرد برادر عروس به داماد گفت  تو یکی دو ساله سرکار هستی حقوقتم بالاست باید توضیح بدی حقوق رو چطور خرج کردی که پس انداز نداری و این حرفش داماد رو ناراحت کرد میگه ماشین حساب آورده بود میگفت ریال به ریالش رو بگو .


پدره دختر فرداش زنگ زد خونه ی مستقل بگیره تمام جهیزیه هم با پسر و جشن نامزدی و عروسی هم بگیره مهریه هم دیگه ۶۱۰ سکه قبول میکنیم دختر میگه عروسمون ۶۰۰ تا سکه مهرشه اگه کمتر باشم میش عروسمون سرافکنده میشم همسر هم گفت عمو جان بهتره همون فامیلی رو ادامه بدیم و این دو تا جوان بدرد هم نمیخورن  در اخر نمیدونم چکار کنن 


برادر همسرم میگه خاطره خیلی بهش وابسته شدم گفتم طبیعیه بالاخره به چشم همسر اینده به همدیگه نگاه میکردید باید به خودت زمان بدی تا آروم بشی ولی حواست باشه وارد رابطه ی جدیدی نشی چون ضربه میخوری

همسرجان تقاضای ماکارونی برای شام دارن موادشو اماده کردم و الان میخوام اگه تونستم بخوابم .


هر کسی این وبلاگ رو میخونه خواهش میکنم برام دعا کنه یه مشکلی برام پیش اومده که فقط خدا میتونه ارامش رو بهم بده .

ب ن : حال من و گل پسری و همسری و خانواده خوبن ممنونم از دوستانی که نگران شدن ببخشید باز من پستی که نوشتم گنگ بوده شاید روزی بنویسم مشکلم چی بود شایدم نه ...توکل به خدا ان شاالله که خیره






نظرات 8 + ارسال نظر
فرزانه چهارشنبه 29 آبان 1398 ساعت 08:21 http://khaterateroozane4579.blogfa.com/

عجب خانواده ی پرتوقع و کاسبی بودند !!!! یعنی چی که جواب بده که ریال به ریال حقوقت را چی کار کردی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! عجب روزگاری شده ها !!!!
عزیزم الهی که مشکلت هر چی هست حل بشه

خیلی خیلی پرتوقع هستن همسرم میگه خاطره طوری برادرش ضرب و تقسیم میکرد انگار حقوق خودش بود .

ان شاالله ممنونم عزیزم

Baran سه‌شنبه 28 آبان 1398 ساعت 14:27 http://haftaflakblue.blogsky.com/

جان تون بی بلاان شاءالله که خیره...والهی که به اتفاق عزیزان تون همیشه خوب و
خوش و
سلامت باشید...

ممنونم عزیزم سلامت باشید ..ان شاالله شما هم همیشه شاد و سلامت باشید

Masoud سه‌شنبه 28 آبان 1398 ساعت 12:58 http://masmd@blogsky

ممنون

ترانه سه‌شنبه 28 آبان 1398 ساعت 12:55 https://daftare-zendegiye-man.blogsky.com/

ایشالا مشکلت حل بشه,تو این شرایط حرص وجوش نخوریها.خدا بزرگه,مطمئنم به خاطر تو دلیت بیشتر از همیشه حواسش به تو هست

ان شاالله توکل به خدا....تا استرسم زیاد میشه قران میخونم تا حداقل بخاطر بچه آروم بشم..

Masoud سه‌شنبه 28 آبان 1398 ساعت 12:20 http://admm.blogsky

شما هم برای من دعا کن...

چشم حتما

خانم سیب سه‌شنبه 28 آبان 1398 ساعت 10:55 http://Khanomesib.blogsky.com

عزیزم ان شالله مشکلت ختم بخیر شه،،برا منم دعا کن

ان شالله ..چشم

Baran سه‌شنبه 28 آبان 1398 ساعت 10:50 http://haftaflakblue.blogsky.com/

سلام خاطره بانووقت اذان براتون آیة الکرسی می خونم و...خدایا مراقب خاطره بانو باش

سلام عزیزم ..ممنونم باران جان لطف میکنی

بهار سه‌شنبه 28 آبان 1398 ساعت 10:44 https://parvane-dar-pile.blogsky.com

ان شاء الله مشکلتون حل شه دوست عزیز

ان شاالله ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.