حتی اسم کرونا هم لرزه به تنم میاره ترسم روزانه زیاد میشه میترسم برای عزیزانم ؛ دوستانم اطرافیانم ...فکر اینکه خدای نکرده یکی از عزیرانم بگیره داره دیوانه ام میکنه عکسای خانوادگی رو نگاه میکنم گریه میکنم میگم خدایا به بزرگیت قسمت میدم خانواده ام سلامت بمونن طاقت دوری هیچ کدومشون ندارم.
شوهرخواهرم جدیش نگرفته میگه امثال شما شایعه پراکنی میکنن میگم بالاخره رعایت کن بفکر پسرکوچولوت باش
دیشب به همسر گفتم وای بحالت اگه بری بیرون غذا بخوری گفتم من از شنبه میام خونمون و شروع به تمیزکاری میکنم رفتی بیرون دستکش میپوشی رعایت نکردی نمیایی خونه ...هرشب که میاد گوشیش رو تمیز میکنم و میره دوش میگیره.
خدایا به عظمتت قسمت میدهم این بیماری رو از مردم کشورم از شهرم دور کن
زیادم نیازی نیس وسواس داشته باشید!
توی شهر ما یکی یه مرضی داشته بش گفتن باید آزمایش کرونا بدی اونم از ترس سکته کرده و مرده! بعد فهمیدن اصلا کرونا نداشته!
اول جدی نگرفتم اما از بس اخبار رو گوش میدم ترسم زیاد شد