خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

خوشبختی از آن من میشود

از زندگیم مینویسم...از شادی ها و غم هام ....

این روزها میرم دندانپزشکی برای چکاپ کلی دندانهام دکتر گفت باید دندان عقل کشیده بشه و چون با دفترچه ام رایگانه باید حتما اول بیمه عکس دندان رو تایید کنه خیلی دردسر داره یکی از دندانهارو کشیدم درد دیوانه ام کرد .

برای سالگرد عموم از سه چهارماه قبل تا الآن فقطططط دنبال مانتو مشکی بودم درنهایت دست به دامن ترانه شدم ازش مدل جدید و شیک خواستم رفتم پارچه بخرم لحظه ی آخر گفتم یه پاساژ رو نرفتم اینم برم شاید داشت و اینگونه شد که پارچه نخریدم و بجاش مانتو خریدم  


نمیدونم به چه دلیلی دختر عموم اعلام کرد مادر اون آقا اجازه نداره تو مراسم پدرم شرکت کنه یه شب قبل از مراسم اصلی با خواهراش اومد اما کسی تحویلش نگرفت و بلند شد رفت و اینگونه بود که فرداش اصلا دیگه نیومد 

به دعاهای دوستام نیاز دارم فراموشم نکنید 

نظرات 4 + ارسال نظر
ترانه جمعه 1 دی 1396 ساعت 15:34 http://daftare-zendegiye-man.blogsky.com

ای تو روحت که من کور شدم از دستت نفله


فدای تو دوست قشنگم

دلسوخته یکشنبه 26 آذر 1396 ساعت 13:58

سلام تو کجایی خانوم.نه خبری از خودت هست نه خبری از زهرای آدمها شبیه وبلاگشان نیستند...
بیزحمت بهش بگید بنویسه
کلافهمون کرد بسکه بهش سرزدیم و چیزی ننوشت

سلام من که طبق معمول یا مغازه هستم یا خونه .....باشه حتما بهش میگم

چکامه جمعه 24 آذر 1396 ساعت 10:45 http://kopolkhanooom.bkogsky

کشیدن دندون عقل بیشتر از بقیه دندونا درد داره ... کدوم آقا رو میگی ؟

کسی که قبلا باهاش عقد بودم

نازلی سه‌شنبه 21 آذر 1396 ساعت 10:48

کمی لطافت به خرج بده خانوم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.